-
جایگزین...........
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 00:10
سلام به وبلاگ عزیزان از این پس آپلود وبلاگ دو هفته یکبار انجام میشود اگر تمایلی به از دست دادن مطالب جدید ندارند میتوانن به http://mimsat.mihanblog.com مراجعه کنید. نظریادتون نره نره
-
تبریک....
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 00:09
سلام خدایا تورا آشنادیدم و غریبانه عاشقت شدم،تورتبخشنده پنداشتم و کنه کار شدم،تورا وفادار دیدم و هر کجا رفتم بازگشتم،تورا گرم دیدم وسرد ترین لحظه را به سراغت آمدم، تو خدا مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟ ماه مبارک رمضان ماه خدا بر شما مبارک
-
معلم شهید،دکتر علی شریعتی
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:28
اگر دیگر نگذاشتند زندگی را ببینم ، گفته ام که نثرهایم را به چاپخانه بدهند تا چاپ کنند اما شعرهایم را که از دستبرد هر چشمی پنهان کرده ام، بردارند و بی آن که بخوانند ، همه را ببرند و در شکافته ی کوه ساکت تنهایی ام صومعه ای هست کوچک و زیبا و روحانی و مجهول ، به آن جا بسپارند . چه در همین صومعه است که من از وحشت تنهایی در...
-
حافظ
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:25
روزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار نشاط دل غمگین من است دیدن روی تو را دیده جان بین باید وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک چو پروین من است تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سبب...
-
سهراب سپهری
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:23
حجم سبز-دوست بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افق های باز نسبت داشت و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید. صداش به شکل حزن پریشان واقعیت بود. و پلک هاش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد. و دست هاش هوای صاف سخاوت را ورق زد و مهربانی را به سمت ما کوچاند. به شکل خلوت خود بود و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را برای آینه...
-
فروغ فرخزاد
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:22
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ... پرنده مردنی است دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیدهٔ شب می کشم چراغ های رابطه تاریکند چراغ های رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست
-
دکترشریعتی
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:21
اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری.... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود دکترشریعتی
-
لقمان
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:19
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان...
-
13. اندازه نگهدار که اندازه نکوست
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:18
یکى از شاهان ، شبى را تا بامداد با خوشى و عیشى به سر آورد و در آخر آن شب گفت : ما را به جهان خوشتر از این یکدم نست کز نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست فقیرى (صبور) که در بیرون کاخ شاه ، در هواى سرد خوابیده بود، صداى شاه را شنید، به شاه خطاب کرد: اى آنکه به اقبال تو در عالم نیست گیرم که غمت نیست ، غم ما هم نیست شاه از...
-
12. برتر بودن خواب ظالم از بیداریش
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:16
شاه بى انصافى از پارسایى پرسید: کدام عبادت ،بهترین عبادتها است ؟ پارسا گفت : خوابیدن هنگام ظهر براى تو بهترین عبادتهاست تا در آن هنگام به کسى آزار نرسانى . ظالمى را خفته دیدم نیم روز گفتم : این فتنه است خوابش برده به و آنکه خوابش بهتر از بیدارى است آن چنان بد زندگانى ، مرده ، به
-
11.برتر بودن مرگ ظالم بر زندگى او
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:14
حکومت عبدالملک بن مروان (75 - 95 ه ق )بود. او حجاج بن یوسف ثقفى را که خونخوارترین و بى رحمترین عنصر پلید بود، استاندار عراق (کوفه و بصره ) کرد. حجاج بیست سال حکومت نمود و تا توانست ظلم کرد.) در این عصر، روزى زاهد فقیرى که دعایش به اجابت مى رسید، وارد بغداد گردید. (بغداد در آن عصر، روستایى بیش نبود). حجاج او را طلبید...
-
مهرآیین ام
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:08
این لالایی را از زبان مادر مهرآیین ام زنده یاد "مینا ایزدمهر بوره که یی" شنیده ام که عینا در اینجا می آید: روڵه لای لایه، کۆرپه م لای لایه rolla lāy lāya, korpam lāy lāya نزانم بوچی ده نگت ده رنایه nizānim bočî dangit darnāya ئاشیمه ووهوو وه هیشتم ئه ستی astîāšê wohū wahîštim astî ئووشتا ئه ستی یه ئووشتا ئه...
-
گفتار آموزنده۶
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:05
26— زنها در زندگی عاشق چیزهای ساده میشوند چه چیزی ساده تر از مردها . فاینیچر 27-فردی که نهایت کوشش خود را در شناخت خود به کار میبرد دیگر شخص پیشین نیست. دانشمند انگلیسی 28-بزرگترین فن زندگی استفاده از فرصتهای بی نظیر است که بر ما میگذرد. سالوئیل 29-در راه رسیدن به اوج با مردم مهربان باش چرا که هنگام سقوط با همان مردم...
-
جامی-هفت اورنگ-لیلی و مجنون-بخش ۱۰ -
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:03
شکایت بردن پدر لیلی از مجنون پیش خلیفه چون مانع دلرمیده مجنون از صحبت آن نگار موزون یعنی پدر بزرگوارش آن در همه فن بزرگ کارش برخاست به مقتضای سوگند محمل به در خلیفه افکند، بر خواند به رسم دادخواهی افسانهٔ خویش را کماهی کز «عامریان» ستیزهخویی در بیت و غزل بدیهه گویی، از قاعدهٔ ادب فتاده خود را «مجنون» لقب نهاده،...
-
جامی-هفت اورنگ-لیلی و مجنون-بخش ۹ -
جمعه 17 تیرماه سال 1390 11:01
سیاست کردن پدر لیلی وی را به خاطر دیدار مجنون مجنون چو به حکم آن دلافروز محروم شد از زیارت روز شبها به لباس شبروانه گشتی به ره طلب روانه منزل به دیار یار کردی و آنجا همه شب قرار کردی گفتی ز فراق روز با او صد قصهٔ سینه سوز با او یک شب به هم آن دو پاکدامان در کشور عشق نیکنامان بودند نشسته هر دو تنها انداخته در میان...
-
نظامی-خمسه-لیلی و مجنون-بخش 10 - در احوال لیلی
جمعه 17 تیرماه سال 1390 10:59
سر دفتر آیت نکوئی شاهنشه ملک خوبروئی فهرست جمال هفت پرگار از هفت خلیفه جامگی خوار رشک رخ ماه آسمانی رنج دل سرو بوستانی منصوبه گشای بیم و امید میراث ستان ماه و خورشید محراب نماز بتپرستان قندیل سرای و سرو بستان هم خوابه عشق و هم سرناز هم خازن و هم خزینه پرداز پیرایه گر پرند پوشان سرمایه ده شکر فروشان دلبند هزار در...
-
باباطاهر
جمعه 17 تیرماه سال 1390 10:56
فلک بر هم زدی آخر اساسم زدی بر خمرهٔ نیلی لباسم اگر داری برات از قصد جانم بکن آخر ازین دنیا اساسم
-
سخنان آموزنده 5
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:54
21—زن مردرا با چشمان خود می سنجدولی و مرد ،زن را با عقل خویش. الکساندر دوما 22—مافقط آن چیزی را دریافته می کنیم که مشتاق دریافت آن هستیم. وین دایر 23—کسی را که مورد انتقاد قرار می دهید ،اورا نه با یک موجود ذهنی و فرضی ،بلکه با خود بسنج. علی شریعتی 24—صداقت ،اولین قدم در فرزانگی است. برنارد شاو 25—اگر خاموش بنشیی تا...
-
عکس
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:53
-
گوش کن
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:48
عاشقی؟؟؟پس گوش کن! این رو بدون که یه عاشق هیچ موقع آبرو نداره - بدون عاشق به امید عشقش زنده س - بدون یه عاشق، عاشق کش ی بلد نیست - بدون یه عاشق هرگز دوروغ نمیگه مخصوصا به عشقش - بدون اگه دوروغی به کس ی گفت ی یعن ی اونو کشت ی - اگه عشقت رو دوست دار ی هرگز بهش قول نده - خجالت و غرور رو بزار کنار اگه دوسش دار ی بهش بگو،...
-
8. مراقبت از گزند آن کس که از انسان مى ترسد
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:45
(( هرمز )) فرزند انوشیروان (وقتى به سلطنت رسید) وزیران پدرش را دستگر و زندانى کرد. از او پرسیدند: (( تو از وزیران چه خطایى دیدى که آنها را دستگیر و زندانى نموده اى ؟ )) هرمز در پاسخ گفت : خطایى ندیده ام ، ولى دیدم ترس از من ، قلب آنها را فرا گرفته و آنها بى اندازه از من مى ترسند و اعتماد کامل به عهد و پیمانم ندارند،...
-
7. آنکس که مصیبت دید، قدر عافیت را مى داند
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:44
پادشاهى با نوکرش در کشتى نشست تا سفر کند، از آنجا که آن نوکر نخستین بار بود که دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى کرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد که آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فکر چاره جویى بودند، تا اینکه...
-
میگویند حدود ٧٠٠ سال پیش،
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:41
میگویند حدود ٧٠٠ سال پیش، در اصفهان مسجدی میساختند. روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام میدادند. پیرزنی از آنجا رد میشد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه! کارگرها خندیدند. اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت : چوب بیاورید !...
-
آیا می دانستید......
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:40
آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم 150 یا 100 سال یا ... در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی...
-
فروغ فرخزاد-اسیر
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:39
صدایی در شب نیمه شب در دل ِ دهلیز خموش ضربهٔ پایی افکند طنین دل من چون دل گلهای بهار پر شد از شبنم لرزان یقین گفتم این اوست که باز آمده است جستم از جا و در آیینهٔ گیج بر خود افکندم با شوق نگاه آه ، لرزید لبانم از عشق تار شد چهرهٔ آیینه ز آه شاید او وهمی را می نگریست گیسویم در هم و لبهایم خشک شانه ام عریان در جامهٔ...
-
عرفی شیرازی
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:37
دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد که چون فغان من از درد می خیزد نه مرد بادهٔ عشقی ، وکر نه در طلبت فغان ز جوش خم لاجورد می خیزد مبین به عجز زلیخا، مصاف عشق است این که گرد فتنه ز بنیاد مرد می خیزد به بزم کعبه روان کم نشین، کزان مجمع همیشه مردم بیهوده گرد می خیزد اگر فسانه شمارم وگر ترانه زنم توگوش دار که از روی درد می...
-
پروین اعتصامی
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:36
سر و عقل گر خدمت جان کنند بسی کار دشوار کآسان کنند بکاهند گر دیده و دل ز آز بسا نرخها را که ارزان کنند چو اوضاع گیتی خیال است و خواب چرا خاطرت را پریشان کنند دل و دیده دریای ملک تنند رها کن که یک چند طوفان کنند به داروغه و شحنهٔ جان بگوی که دزد هوی را بزندان کنند نکردی نگهبانی خویش، چند به گنج وجودت نگهبان کنند چنان...
-
وحشی
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 23:34
آنکس که مرا از نظر انداخته اینست اینست که پامال غمم ساخته، اینست شوخی که برون آمده شب مست و سرانداز تیغم زده و کشته و نشناخته، اینست ترکی که ازو خانهٔ من رفته به تاراج اینست که از خانه برون تاخته اینست ماهی که بود پادشه خیل نکویان اینست که از ناز قد افراخته، اینست وحشی که به شطرنج غم و نرد محبت یکباره متاع دل و دین...
-
خیام
شنبه 7 خردادماه سال 1390 13:09
چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد دل را به کم و بیش دژم نتوان کرد کار من و تو چنانکه رای من و تست از موم بدست خویش هم نتوان کرد
-
وحشی
شنبه 7 خردادماه سال 1390 13:08
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ کردهای عهد که بازآیی و ما را بکشی وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ رفتی و باز نمیآیی و من بی تو به جان جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی گرچه مستوجب صد گونه...